کربکند ( کربه کند)
کربکند ( به ضم «کاف» اول و کسر « باء» ثالث) دیهی است بزرگ در دهستان برخوار در شمال اصفهان که در سال ۱۳۵۵، جمعیت آن ۲۰۰۶ نفر بوده است. با اینکه حفر چاه در اینجا دشوار است و با وجود قلت آب قناتهای برخوار از جمعیت آن کم نشده است. در وضع اقتصادی و کشاورزی آن هم از لحاظ قلت محصولات کشاورزی تفاوت محسوسی با وضع قبلی به چشم نمی خورد. همین طور که به کربکند بنگری آثار قدمت و کهنگی را در آن، با دیوارهای تسبر، برجها و ساختمانهای خشتی محکم و به خصوص کیفیات ساده و ویژه زندگانی مردم که سختکوشی مردم و استحکام مبانی اخلاقی، همه اینها نشان آن تمدان کهن است که از بین رفته است و اینک رنگی از آن باقی است. قابل توجه است که مردم کم و بیش علاقه دارند حالت کهن خود را حفظ کنند [ اما فکر نمی کنم در این زمان زیاد به حفظ حالت کهن خود علاقه داشته باشند و این از سر و روی دیه کاملا مشخص است]. بپردازیم به نام جلیل و فاخر آن.
واژه شناسی: کربکند از دو جزء «کربه» ( به ضم کاف) و « کند» ترکیب شده است و جزء اول به معنی «کلبه» (اتاق کوچک است) که در زبان فارسی حاضر رایج و مصطلح است. علت تبدیل « ل» به « ر» همان علامت واحد برای این دو حرف در خط است که در برخی امکنه « ر» و در برخی دیگر «ل» رایج شده ولی معنای آن همان « کلبه» است. اما جزء دوم « کند» به ناچار از ریشه « کند» و « کندن» به معنای حفر کردن است که در دیه های دیگر هم داریم از جمله در واژه خندق ( کندک) و اشاره است به قناتی که حفر کرده اند و کلبه هایی که در سوابق ایام و آغاز بنیاد آن در دور و کنار آ» ساخته بودند و گاهی شنیده شد که آنرا کربکندی می خوانند و در این صورت « ی» آخر نسبت است. توضیح دیگر که به نظر می رسد این است که در زبان سغدی « کَنتَ» (به فتح اول و آخر) به معنی «شهر» است و همان است که در شهرهای سمرقند، تاشکندهخوقند و غیره و غیره در همین معانی در نواحی خراسان بزرگ وجود داشته است و ما می دانیم که در روزگار آبادانی بسیار این نواحی یعنی در دوران هخامنشیان زبان سغدی عنوان زیان بین المللی داشته است و حتی خود هخامنشیان فرامین دولتی خود را به خط سغدی می نوشتند. احتمال می رود از نفوذ این خط و این زبان کربکند بهره ای برده باشد و این « کند» از ریشه «کَنتَ» آمده باشد یعنی شهر کلبه ها که خوب با اصل و کیفیت ساختمان قریه در آن رزگاران قدیم سازگار بوده است.
دیدگاهتان را بنویسید